در ماههای پایانی سال ۲۰۱۱، فیسبوک در آستانهی عرضهی عمومی سهام بود، اما وضعیت مناسبی نداشت. آنها احساس میکردند که از جریان دنیای فناوری عقب ماندهاند. ازطرفی برنامهی کنفرانس توسعهدهندههای F8 تنظیم شده بود و غول نوظهور دنیای فناوری فرصت داشت تا محصولات و ویژگیهای جدید را به تعداد قابل توجهی از متخصصان، شرکا و رسانهها نشان دهد.
در رویداد F8 شرایط بر وفق مراد فیسبوک بود. آنها چند ماه پس از خبر توسعهی شبکهی اجتماعی گوگل، با طراحی جدید برای پروفایلهای کاربران به کنفرانس آمدند که بنام Timeline معرفی شد. استفاده از کمدین مشهور اندی سمبرگ در نقش مارک زاکربرگ هم جذابیتهای رویداد را بیشتر کرده و درنهایت غول شبکههای اجتماعی موفقیت نسبی در اذهان کسب کرد.
پس از فروکش کردن هیجانهای رویداد و در زمانیکه مدیران بهدنبال مسیر و هدف بعدی برای فیسبوک بودند، چالشها خود را نشان دادند. در ۹ ماهی که آنها روی برنامهریزی کنفرانس خود تمرکز کرده بودند، سایر دنیا برای حرکتی سریع به سمت گوشیهای هوشمند و دستگاههای همراه آماده شده بود. البته فیسبوک هم برای ورود به حوزهی جدید تلاش میکرد، اما هیچگاه آن را در اولویتهای اصلی خود قرار نداده بود. آنها هنوز خود را بهعنوان سرویسی مناسب دسکتاپ تصور میکردند و تقریبا همهی ویژگیهای معرفی شده در F8، تحت وب بودند.
فیسبوک در آن سالها اپلیکیشنهایی برای گوشیهای اندرویدی و آیفون داشت، اما آنها بیشتر با استفاده از فناوری HTML5 ساخته شده بودند که بهنوعی صفحات وب بهینه برای گوشیهای موبایل طراحی میکرد. درواقع اپلیکیشنهای آن سالها بهصورت اختصاصی برای سیستمعاملهای اندروید یا iOS نوشته نشده بودند. همین استفاده از یک نوع کد برای چند سیستمعامل، باعث شده بود تا فیسبوک اپلیکیشنهایی با باگ و مشکلات فراوان به مارکتهای نرمافزاری ارائه کند. زاکربرگ ۲ سال بعد دربارهی این اپلیکیشنها اقرار به اشتباه کرد.
بههرحال پس از عقب ماندن از شتاب اولیه بهسمت گوشیهای هوشمند، زاکربرگ تصمیم گرفت تا مسیر جدیدی برای شرکت تحت مدیریتش ترسیم کند. او در ابتدای سال ۲۰۱۲ همهی شرکت را ملزم به تمرکز روی اکوسیستم موبایل کرد. او تقریبا سیستمعامل دسکتاپ را کنار گذاشت و کاملا از دستگاه موبایل استفاده کرد. مدیران محصولش نیز نسخههای دسکتاپ موبایل را کنار گذاشتند تا مجبور به استفاده از نسخههای موبایلی باشند. زاکربرگ در جلسهها از کارمندان میخواست تا ابتدا نسخههای موبایلی ویژگیهای جدید را نشان دهند و اگر چنین نسخهای آماده نبود، جلسه را لغو میکرد. مهندسان جدید iOS و اندروید در شرکت استخدام شدند و کارگاههای آموزشی برای آشنایی هرچه بیشتر کارمندان کنونی با اکوسیستم جدید برگزار شد. درنهایت مهندسان متخصص موبایل هم به همهی تیمهای محصول در شرکت تزریق شدند.
زاکربرگ در حرکتی افراطی برای استفاده از دستگاه موبایل، نامهی مربوطبه عرضهی عمومی سهام را نیز با گوشی موبایلتایپ کرد. نامهای که بیش از ۲ هزار کلمه داشت. فیسبوک دیگر کاملا به دنیای موبایل وارد شده بود.
چرخش (پیووت) بزرگ فیسبوک با وجود آن که در زمان تقریبا نامناسب و در آستانهی عرضهی عمومی سهام رخ داد، مهمترین حرکت تاریخ شرکت محسوب میشود. چنین چرخشی نتیجهی درک زاکربرگ از این حقیقت بود که موبایل و نه دسکتاپ، پلتفرم مهم آینده خواهد بود. اگر آنها میخواستند در دنیای جدید دوام بیاورند، باید روی موج موبایل سوار میشدند. امروز با دیدن شرکتی با ارزش بازار ۵۰۰ میلیارد دلار و بیش از ۲.۳ میلیارد کاربر در سرتاسر جهان به این نتیجه میرسیم که غول شبکههای اجتماعی موج مناسبی را برای سوار شدن انتخاب کرد.
۸ سال از چرخش اول فیسبوک میگذرد و چرخش بزرگ دیگری در مسیر آنها قرار دارد. دستگاههای موبایلی هنوز هم بهعنوان محبوبترین روش تعامل کاربران با سرویسهای فیسبوک شناخته میشوند. البته پس از ۲ سال درگیریهای متعدد در حوزههای حریم خصوصی، اطلاعات ناصحیح در پلتفرمها و سوءاستفادههای سیاسی، نحوهی تعامل کاربران با سرویسها بهمرور درحال تغییر است.
پیامرسانیهای خصوصی و استوریها که در اپلیکیشنهای زیرمجموعهی فیسبوک یعنی واتساپ و اینستاگرام ارائه میشوند، امروز به بخش مهمی از رفتارهای کاربران در فضای مجازی تبدیل شدهاند. درنتیجه، شبکهی اجتماعی که امپراطوری فیسبوک روی آن بنا شد، از لحاظ رشد در خطی افقی حرکت میکند. آمارها نشان میدهد که رشد اپلیکیشن فیسبوک در اروپا و آمریکا متوقف شده است. برخی تخمین میزنند که پایگاه کاربران شبکههای اجتماعی روزبهروز کوچکتر میشود. زاکربرگ هم در جدیدترین بیانیههای خود خبر از تمرکز شرکت روی پیامرسانیهای خصوصی و رمزنگاری شده داد. صحبتهای او نشان میدهد که شاید فیسبوک و فید خبرخوان، دیگر آیندهی مورد نظر برای شرکت تحت مدیریتش نباشند.
زاکربرگ در مصاحبهای در ماه آوریل، نظرات خود را این گونه بیان کرد:
اگر به وضعیت کنونی تعامل مردم در فضای آنلاین دقت کنید و بهدنبال سریعترین پدیدههای در حال مشهور شدن باشید، پیامرسانی، گروههای کوچک و استوریهای با زمان محدود را میبینید. مشخصهی مشترک این قابلیتها، خصوصیتر بودن آنها نسبت به بخشهای دیگر شبکههای اجتماعی است. شاید نتوان چنین تغییر مسیری را پیووت نامید، اما بههرحال قابلیتهای گفته شده، محصول بزرگ بعدی هستند که مردم بیشتر به آن نیاز دارند.
هستهی اصلی فیسبوک در آیندهی نزدیک از بین نخواهد رفت. البته به احتمال زیاد نحوهی استفادهی ما از محصولات فیسبوک در ۱۰ سال آینده، با روشهای امروزی تفاوت خواهد داشت. شاید حتی دستگاه ما برای استفاده از شبکههای اجتماعی هم تغییر کند.
زاکربرگ به تفکر دربارهی قابلیتها و روندهای جدید بسنده نمیکند. او برنامهریزی و استراتژیهای خود را نیز براساس همین تصورات ترسیم کرد. مدیرعامل فیسبوک در سال ۲۰۱۴ شرکت تولیدکنندهی هدستهای واقعیت مجازی Oculus را به مبلغ ۳ میلیارد دلار خریداری کرد. آنها مشغول ساخت عینکهای واقعیت افزوده هم هستند و اخیرا از دستگاههای جدید در این حوزه رونمایی کردهاند. آنها در ماه نوامبر گذشته دستگاه چت ویدئویی معرفی کردند که با هدف رقابت با دستگاههای خانگی دیگر همچون آمازون اکو یا گوگل هوم عرضه خواهد شد. گزارشهای دیگر میگویند که فیسبوک دستیار صوتی خود را نیز توسعه خواهد داد و همچنین پرداختهای امن ازطریق توکن و بلاکچین هم در دستور کار غول شبکهی اجتماعی قرار دارد.
زاکربرگ در برخی از سخنرانیهای خود بهروشنی از ایدهی نوشتن به کمک افکار صحبت کرده بود. فناوری مورد نظر او (که ایدهاش در جلسهای در دانشگاه هاروارد مطرح شد)، نیاز به کیبورد را از بین خواهد برد. درواقع شاید زاکربرگ بهدنبال دستگاه ذهنخوان هم باشد.
اکثر فناوریهای توسعهیافته در حوزههای مذکور، هنوز در دسترس عموم قرار ندارند. دستگاههای موجود همچون آکیولس و پورتال نیز کاربرد آنچنانی را به کاربران عرضه نمیکنند. میتوان بهخوبی متوجه شد که چالش کنونی فیسبوک، پیامرسانی خصوصی است. بههرحال اگر غول شبکههای اجتماعی بخواهد در ۱۰ سال آینده موقعیت کنونی خود را حفظ کند، پیامرسانی تنها یکی از چرخشهای مورد نیاز آنها در مسیر خواهد بود.
امکان تغییر فناوریهای فیزیکی مورد استفادهی مردم در سالهای پیش رو وجود دارد. شاید در آینده بهکمک عینکهای واقعیت افزوده یا دستگاههای واقعیت مجازی با دوستانتان ارتباط برقرار کنید. شاید فرمانهای صوتی ازطریق دستگاههایی همچون اسپیکرهای هوشمند خانگی، نحوهی تعامل آنلاین مردم را دگرگون کنند. اگر چنین روندهایی رخ دهد، فیسبوک باید خود را با مسیر جدید هماهنگ کند.
همهی کاربران و کارشناسان، در حال حدس زدن پلتفرم جهانی و فرمانروای آتی دنیای فناوری هستند. در چنین وضعیتی، فیسبوک و زاکربرگ نمیتوانند اشتباه خود در بازار موبایل را تکرار کنند.
مارک مشنی تحلیلگر صنعت فناوری در والاستریت است که برای بانک RBC فعالیت میکند. او دربارهی فیسبوک و فناوریهای آینده میگوید:
مزیتی که فیسبوک و گوگل بهصورت مشترک دارند، کسبوکار سودده آنها در وضعیت کنونی است. آنها پول زیادی دارند و میتوانند به روشهایی آزمایشهای بلندپروازانه انجام دهند که از توانایی اکثر شرکتها خارج خواهد بود. آنها بهراحتی میتوانند سعی و خطا کنند و انواع سرمایهگذاریهای خطرپذیر را انجام دهند. چنین شرکتهایی واقعا در وضعیت خوبی قرار دارند.
بههرحال فیسبوک برای عقب نماندن از موجهای بعدی دنیای فناوری، برنامههای جدی دنبال میکند. آنها پروژههای مهمی بهصورت آشکار و مخفی در دستور کار دارند که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم.
کارمندان فیسبوک از نامهای مبتنی بر کد به وفور استفاده میکنند. اکثر برنامهها و پروژههای جدید نام مستعار دارند. هدست وایرلس واقعیت مجازی آکیولس که چند ماه پیش معرفی شد ابتدا Santa Cruz نام داشت. پروژههای سختافزاری دیگر در شرکت نیز با نامهای Ripley، Sequoia و Aloha وجود داشتهاند.
پروژهی Oxygen برخلاف نامهای بالا برای پروژهی سختافزاری جذاب بعدی در فیسبوک نامگذاری نشده است. آنها با این پروژه قصد دارند از خود دربرابر گوگل محافظت کنند.
گوگل در فاصلهی تقریبی ۱۱ کیلومتری از کمپ مشهور فیسبوک در منلو پارک کالیفرنیا قرار دارد. آنها همیشه بزرگترین تهدید برای شرکت زاکربرگ بودهاند و خصوصا در روزهای ابتدایی فشارهای قابل توجهی وارد کردند. کارمندان فیسبوک هنوز بهجای جیمیل و سرویس Suite شرکت گوگل، از مایکروسافت اوتلوک و Quip برای پیامرسانی و اشتراک اسناد استفاده میکنند. شرکت تا پیش از ۲۰۱۲ از سرویسهای گوگل استفاده میکرد، اما کارمندان قدیمی میگویند که مدیران هیچگاه به گوگل اعتماد نداشتهاند. البته برخی شواهد از احتمال بازگشت آنها به سرویسهای گوگل میگویند، اما هنوز تهدید این دو غول فناوری برای یکدیگر، ادامه دارد.